علی مزینانی، مشهور به علی شریعتی نویسنده ، جامعهشناس، تاریخشناس و پژوهشگر دینی اهل ایران بود. وی در نزد هواداران به معلم شهید دکتر شریعتی معروف است.
شریعتی بارها تاکید کرد که در اسلام بجای روحانی، عالم دینی وجود دارد:«من، روحانیت را با علمای اسلامی یکی نمیگیرم، بلکه متضاد میبینم. در اسلام، ما دستگاهی، طبقهای یا تیپی به نام روحانیت نداریم. این اصطلاح خیلی تازهاست و مصداق آن هم نوظهور. در اسلام ما عالم داریم در برابر غیر عالم نه روحانی در برابر جسمانی...آقا روحانی است. یعنی مصرفش چیست؟ متفکر اسلامی است؟ نه. عالم اسلامی است؟ نه. سخنران اسلامی است؟ نه. نویسنده یا مترجم اسلامی است؟ نه. پس چیست؟ ایشان یکپارچه نور است، مقدس است. شخصیت دینی است. آبروی دین است»
مهندس بازرگان درباره ریشههای اختلاف شریعتی و روحانیت مینویسد:«روحانیت در همه ادیان و ادوار به دو دلیل با امثال دکتر شریعتیها ناسازگاری دارد. یکی اینکه تجدد و نوآوری را منافی با اصالت و استحکام دین دانسته، میترسند در مبانی و معتقدات مردم که تا حدود زیادی بر تشریفات و تحجر و سنتها و افکار کهن تکیه دارد، تزلزل حاصل شود و دلیل مهمترشان این است که اصلا نمیخواهند هیچ فردی که خارج از صنف و کسوت مقدس است وارد قلمروی واسطگی بین خدا و خلق خدا شود.»
این رویه شریعتی منجر به موضعگیری روحانیون بر علیه او شد. مرتضی انصاری قمی خواستار حبس و اعدام شریعتی شد. او به دولت، مردم و روحانیون هشدار داد: «در یک قرن اخیر، اسلام و تشیع هیچگاه دشمنی خطرناکتر و گستاختر از علی شریعتی به خود ندیدهاست.» ناصر مکارم شیرازی با چاپ مقالهای در مجله مکتب اسلام و با عنوان «آیا شورا مبنای حکومت اسلامی است؟» نظر شریعتی را نادرست دانسته و استدلال کرده بود که شیعه به انتخاب خلیفه بر اساس رای شور معتقد نیست و خلیفه را منتخب خدا و پیامبر میداند. تعدادی از طلاب قم نزد شهابالدین نجفی مرعشی و شریعتمداری مراجعه و اظهار داشتهاند که دکتر علی شریعتی در یکی از سخنرانیهایش در حسینیه ارشاد منکر امام زمان شده و گفتهاست دعای ندبه سند معتبر ندارد و مرعشی گفت من دکتر شریعتی را نمیشناسم ولی اگر او چنین حرفی گفته باشد کافر است.
کوچکترین گناه این مرد بدنام کردن روحانیت است. او همکاری روحانیت با دستگاههای ظلم و جور علیه توده مردم را به صورت یک اصل کلی اجتماعی درآورد و مدعی شد که ملک و مالک و ملا و به تعبیر دیگر تیغ و طلا و تسبیح همیشه در کنار هم بوده و یک مقصد داشتهاند.
وی در ۲۹ خرداد ۱۳۵۶ در حالیکه سه هفته از سفرش به انگلستان میگذشت، در ساوت همپتون درگذشت. دلیل رسمی مرگ وی حمله قلبی اعلام شد(هرچند مرگ وی به دلیل نداشتن سابقهی بیماری قلبی مشکوک بود).شریعتی وصیت کرده بود که وی را در حسینیهٔ ارشاد دفن کنند، ولی در قبرستانی کنار آرامگاه زینب کبری، در شهر دمشق نگهداری میشود و خانواده اش هزینه نگهداری جسد وی را متقبل شدند.
اگر تنهاترین تنها باشم باز هم خدا جبران تمام نداشتن هایم است...
آخ داداش آرمین دمت گرم من عاشق دکتر شریعتی ام...
آره داداش میدونستم که اونا نداره....
برا همین سوال انحرافی که میگن لیلی زن بود یا مرد
سلام آرمین جوووووووون
میسی که خبرم کردی.
آپتم خوندم.
خیلی به نوشته های ایشون علاقه ایی ندارم به نظرم برای سن خاصی قشنگه و بعد دیگه جالب نیست البته خوب این نظر منه.
به هر حال روحشون شاد.
سلام
مرسی از مطلب خوبی که گذاشتین
خدا رحمت کنه دکتر شریعتی رو
خواهش میکنم
إ إ این دیگه کیه ساشا؟
این نظرو من دادم چرا نوشته ساشا؟؟
تو بلاگفا فقط میتونی نظر مردم رو انگولک کنی
بلاگ اسکای اجازه این کار رو نمیده
حتما با اون سیستم قبلا یکی کار کرده که اسمش ساشا بوده
یا خودت با این اسم یه جایی نظر گذاشتی
سلام
جالبه وقتی یکمی بحث سیاسی میشه تعداد نظرات پایین میاد
نمیدونم شاید من بلاگ ندارم این شکلیه، شاید اگه منم بلاگ داشتم محتاط میشدم
شاید حق با شماست
من شریعتی رو تو بیان بعضی مسایل دینی جالب نمیبینم..
یعنی نوشته هاش واسه کسایی که از دین چیزی نمیدونن میتونه باعث کفر بشه!
ولی عجیب حرف شقنگی در مورد روحانیت زد
سلام قارداش!
سنین کی بو گؤزل آدلا بیر وبلاگون وار
تورکی یازماغیدا بیر دنه!
دنیه جم
ساغول
سلام داداش
حاجی عروسی نزدیکه و سرت شلوغ اومدم گفتم یه سری بزنم.
فعلا بای.
لطف کردی
سلام.
من عاشق نوشته های دکتر شریعتیم.خیلی خوب می نویسن.
.
.
.
از راهنمایی که کردی ممنونم.می دونم ریاضی آسونه،اما واسه دخترا شغل نداره.
خیر شریعتی در این مورد اشتباه کرده
منظور از فلانی روحانی است یعنی: این فرد در مورد مسائل روحانی و ملکوتی علم و شناخت دارد و امکان دارد چنین فردی خودش نیز دارای روح بزرگی باشد (اگر به علمش اعتقاد و به اعتقادش عمل نماید)
و اما بازرگان در این مورد کاملآ اشتباه سخن رانده است
از نظر شهید مطهری، شریعتی ابتدا فردی خوب و بعدآ از راه اسلام خارج شده
اکنون شریعتی کتب خوبی هم دارد ولی کتب بد هم دارد
البته بحث در این مورد زیاد است ولی نباید تنها به زیبایی نوشته های شریعتی توجه کرد که گاهآ در پس پرده این مطالب زیبا مطالبی خلاف دین نهفته است
وقتی کسیکه -اطلاعی از دین ندارد در موردش سخن بگوید هرچند اگر نظر خوبی داشته باشد امکان خطا و اشتباه در او زیاد است مخصوصآ اگر بخواهد در موارد تخصصی سخن بگوید و جریان شریعتی همین است
هرچند نباید در این موارد (در مورد انسانها و اعمال و افکارشان) سخن گفت و سخن بگویم ولی چون کمی تحقیق داشتم در این مورد نظر خودم رو به سمعتون رسوندم
در دانشگاه استادی داشتم دکه میگفت: نوشته های شریعتی برای افراد کم سن جالب است ولی وقتی بزرگتر و در جریان حقیقت زندگی قرار میگیرد جذابیت کم میشود و حتی از بین میرود (مثل خودم که کم شده) چون متوجه میشود شریعتی حرف خاص یا راز و رمزی نگفته و فقط گوشه ای از برخی حقایق واضح را با زبان ادبیاتی بیان کرده (و گاها هم دچار اشتباه شده)
امیدوارم از این حرفهایم (بخاطر علاقه به شریعتی با نوشته هایش) ناراحت نشده باشید
موفق باشید
ممنونم
شریعتی نیمه گمشده ماست سخنان او همیشه جاودان است
است
باید عاشق بود وگرنه جهل شیرین است ارزیابی شریعتی برچه اساسی صورت میگیرد دوستانی که نظر میدهند برای شناخت دکتر حتما باید اورا از دید متفکران جهان نگاه کنند نه از دید متفکران اسلامی نگاه کردن به کره زمین از روی کره ماه قشنگتر وزیباست
100%