سس سیز لیخده باتمیشام

من غرق در سکوتم

سس سیز لیخده باتمیشام

من غرق در سکوتم

من غرق در سکوتم

من غرق در سکوتم

خالی تر از همیشه

تنها

نه , نیستم من

اما,  خموش همیشه

یک بار فک گشودم

نالیدم از زمانه

آنقدر ناله کردم

که سر ز من بریدند

اما چه غافل آنان

آینه سر بریدند 

من پر نشاط بودم

پر رمز و راز بودم

اما چه حیف , آخر

من غرق در سکوتم

از این زمانه ی سرد

بی پا و تن دویدم

با پا و تن دویدم

سر از تنم جدا شد

با هر دو تن دویدم

جسم مرا بکشتند

با روح خود دویدم

آنقدر دور گشتم

که 

     غرق در سکوتم


با تشکر از دوست عزیزم که مرا در انتخاب این اسم زیبا یاری کرد

با احترام آرمین آران