سس سیز لیخده باتمیشام

من غرق در سکوتم

سس سیز لیخده باتمیشام

من غرق در سکوتم

اخذ مدرک دانشگاهی یا هفت خوان رستم


والا رستم و هرکول و آشیل و هر بنی بشری حتی آلکاپن و پدرخوانده هم باشه کم میاره

باور کنید دی ماه سال 89 آخرین امتحان کتبیم رو دادم، بعد از اون 3 ماه طول کشیده که موضوع پایان نامه ام تایید بشه ،خلاصه 6 ماه گفتن باید صبر کنی تا بتونی دفاع کنی.موقع دفاع رسید و دفاع کردیم و حالا هی بدو بدو تا نظر 3 تا ستاد رو جلب کنی تا پایان نامه ات رو امضا کنن. این میگه اینجا "و" بذار ،اون یکی میگه نذار.

همه اینها هم گذشت و نوبت به تسویه حساب رسید که خوانی است برای خودش، از اون اولش که مدارک لازم رو تیکه تیکه به آدم میگن، یه بار مثلا برای کپی شناسنامه میفرستنت یه بار برای کپی یه کوفت دیگه.درست 2 تا امضا مونده بود که گفتن اصل مدرک لیسانست لازمه تا فوق لیسانست رو بدیم.

راستش من فکر میکردم که دانشگاه ها با هم مکاتبه دارن و گواهی موقتی که دانشگاه قبلی به من داده و من به دانشگاه جدید دادم دوباره از طریق این مکاتبات برمیگرده و دانشگاه قبلی مدرک اصلی رو به دانشگاه جدید میفرسته ولی گویا اینها تو جامعه آرمانی ما جایی نداره. 

رفتم دانشگاهی که فوق دیپلمم رو اونجا گرفته بودم و اصل مدرکم رو خواستم که بهم گفتن باید اصل گوهی موقتی رو که بهت داده بودیم برگردونی تا ما مدرکت رو بدیم - جل الخالق -  

گقتم بابا دانشگاه لیسانس من تو شماله من باید یکبار برم اونجا و اصل گواهی موقت رو بگیرم برای شما بیارم بعد دوباره اصل مدرک فوق دیپلم رو بردارم برم شمال و لیسانسم رو بگیرم - در نظر داشته باشید فاصله ارومیه تا آمل رو تو این وضعیت جوی و فاصله کیلومتری که تقریبا 19 ساعت طول میکشه

گفتم ایران با بند پا برجاست پس پ اول رو فرستادم ولی خیلی موثر نشد ولی با پ دوم تونستم بالاخره مسئول آموزش رو راضی کنم تا اصل فوق دیپلم رو بهم بده تا بعدا براش  اصل گواهی موقت رو ببرم.البته پاسپورتم رو هم که اولش با پ شروع میشه گرو گذاشتم.

خلاصه بعد از گرفتن مدرک بردم رفتم دفترخانه رسمی شماره n یه کپی برابر اصل ازش گرفتم و پیش خودم نگه داشتم (به توصیه دوستم تو آمل ) میدونید که به پست ایران زیاد نمیشه اطمینان کرد ییهو دیدید سر محموله بلایی اومد.

بعد هم یه وکالت مشت به همون رفیقم تو آمل دادم تا بتونه عوض من مدارکم رو بگیره و برام ارسال کنه.الانم منتظرم تا مدرک لیسانسم رو بدن تا برم فوقم رو بگیرم ان شاالله الرحمن

بعدا میام بقیه اش رو تعریف میکنم

نظرات 2 + ارسال نظر
لی لا سه‌شنبه 19 دی‌ماه سال 1391 ساعت 07:32 ب.ظ http://halogen1983.blogfa.com/

سلام.بسلامتی گرفتیش دیگه؟!
متاسفانه این کاغذ بازیهای اداری ایران هیچوقت انگار تمومی نداره! خلق الله اینترنت و اونترنت و کیبورد مجازیو صفحه بشدت مجازی اختراع کردنو باهاش در فضای بی وزنی سیر میکنن، و ایران عزیزمان هنوز پدر درختا رو در میاره برای کاغذ بازیهای اداری!

گرفتم ولی زرتم قمصور شد تا گرفتم
الهی درختهای بیچاره

کرانه جمعه 3 خرداد‌ماه سال 1392 ساعت 09:26 ق.ظ http://www.bikaraanemehr.blogsky.com

به به
به سلامتی می خوای از این مملکت گل و بلبل تشریف ببرین
ایشالا که دست راستون زیر سر ما باشه

بری دیگه خبری از این بروکراسی نمی بینی
می گن فرنگه دیگه

سلام کرانه جان
من کارمندم
زن سازمانمم
چطوری برم.کجا برم؟

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد