سس سیز لیخده باتمیشام

من غرق در سکوتم

سس سیز لیخده باتمیشام

من غرق در سکوتم

رکوردهای مراسم اسکار

با عرض تسلیت بازیگر توانمند گیلانی آقای عباس امیری

رکوردهای دست نیافتنی اسکار!!

هشتادوسومین مراسم سالانه اعطای جوایز اسکار روز یکشنبه در لس‌آنجلس برگزار خواهد شد و آکادمی علوم و هنرهای سینمایی آمریکا با اعطای معروف‌ترین جایزه سینمایی جهان، از برترین‌های هنر هفتم در سال میلادی گذشته تقدیر خواهد کرد. جوایز اسکار که می‌توان آن را مهم‌ترین و یکی از پربیننده‌ترین مراسم اعطای جایزه فیلم در جهان دانست، طی هشت دهه برگزاری همواره مورد توجه علاقه‌مندان سینما بوده است. اولین مراسم اعطای جوایز اسکار روز ‌16 می ‌1929 در هتل «روزولت» هالیوود برگزار شد تا برترین‌های سال‌های ‌1927 و ‌1928 برای فعالیت‌های چشم‌گیر در سینما مورد تقدیر قرار بگیرند. آکادمی اسکار از 5‌830 عضو تشکیل شده است که با آرای خود، برندگان هرساله بخش‌های مختلف این جایزه معتبر را انتخاب می‌کنند. در این میان، بازیگران با ‌1311 نفر، بیشترین حضور را دارند. نام رسمی مجسمه اسکار، «نشان لیاقت آکادمی» است که یک تندیس طلایی بر روی یک پایه فلزی مشکی‌رنگ است که ‌34 سانتی‌متر بلندی و 3/85 کیلوگرم وزن دارد. تا پیش از برگزاری دوره هشتادم اسکار، مجموعا 2‌687 جایزه‌ اسکار اعطا شده است و بیش از ‌290 بازیگر موفق به دریافت آن شده‌اند که ‌141 تن از آنان هنوز در قید حیات هستند. در این میان، برخی بازیگران، فیلم‌ها و کارگردانان هستند که هر یک به دلیلی، حائز رکوردی جالب در کسب جوایز اسکار هستند. در ذیل نگاهی به رکوردهای جاودانه جوایز اسکار طی ‌80 دوره برگزاری آن می‌اندازیم: ***تاکنون پیرترین کارگردانی که موفق به کسب جایزه اسکار شده است، «کلینت ایست‌وود»، کارگردان سرشناس آمریکایی است که سال ‌2004 در سن 74 سالگی موفق شد برای فیلم «دختر میلیون دلاری» جایزه اسکار را دریافت کند. پس از او، «رومن پولانسکی» قرار دارد که سال ‌2002 در سن ‌69 سالگی توانست برای فیلم «پیانیست» این جایزه ارزشمند را به‌دست آورد. «جورج کوکور»، «مارتین اسکورسیزی» و «جان فورد» دیگر رکوردداران این عرصه هستند. ***در سوی مقابل، جوان‌ترین کارگردان برنده اسکار «نورمن تاروگ» است که در سال ‌1930 درحالی‌که تنها ‌32 سال داشت، برای فیلم «Skippy» توانست برنده اسکار نام بگیرد که تا به‌امروز نیز رکورد او پابر‌جا مانده است. پس از او، «لویس میلستون» قرار دارد که سال ‌1927 در سن ‌33 سالگی برای فیلم «دو شاهزاده عرب» توانست این جایزه را کسب کند. ***رکورد پیرترین بازیگر مرد برنده اسکار، متعلق به «هنری فوندا» است که سال ‌1981 در سن ‌76 سالگی برای فیلم «در برکه طلایی» موفق به کسب اسکار شد. «جان وین»، بازیگر مطرح هالیوود نیز که در سن ‌62 سالگی برای فیلم «شهامت» جایزه اسکار گرفت، رتبه دوم را در اختیار دارد. «پل نیومن»، «جک نیکلسون»، «پیتر فینچ» و «آنتونی هاپکینز» دیگر رکوردداران این عرصه هستند. ***رکورد جوان‌ترین بازیگر مرد برنده اسکار، در اختیار «آدرین برودی» است که سال ‌2002 برای فیلم «پیانیست» توانست جایزه اسکار را در سن ‌29 سالگی کسب کند. «مارلون براندو» و «نیکلاس کیج» نیز در این فهرست حضور دارند. ***پیرترین برنده جایزه افتخاری اسکار هم «مارینا لوی» است که در سال ‌1990 در سن ‌85 سالگی این جایزه را کسب کرد. «چارلی چاپلین»، کمدین بزرگ سینما هم سال ‌1889 در سن ‌82 سالگی توانسته بود اسکار افتخاری را به‌دست آورد. رکوردهای جاودانه در ‌80 سال برگزاری جوایز اسکار، تنها به پیرترین و جوان‌ترین‌ها محدود نمی‌شود. بازیگران و کارگردانانی که با تداوم درخشش خود توانسته‌اند بیش از یک دهه پای ثابت کسب نامزدی و حتی جوایز اسکار شوند، در ذهن علاقه‌مندان به سینما باقی خواهند ماند. ***نمونه بارز این بازیگران، «مریل استریپ» است که دو سال پیش با فیلم «تردید» توانست برای پانزدهمین‌بار نامزد بهترین بازیگر زن شود و رکوردی بی‌نظیر را به ثبت برساند. او طی این سال‌ها، دو بار در سال‌های ‌1979 (بازیگر مکمل زن) و ‌1982 (نقش اول) جایزه اسکار را کسب کرده است. ***در میان بازیگران مرد نیز «جک نیلکسون» با ‌12 بار نامزدی، رکورددار بی‌رقیب است. از این تعداد نامزدی، او دو بار اسکار بهترین بازیگر نقش اول (‌1997 و ‌1975) و یکبار اسکار نقش مکمل مرد (‌1983) را دریافت کرد. ***از دیگر رکوردداران جوایز اسکار، می‌توان از «جیسون روبردز» نام برد که در سال ‌1977 اولین بازیگری نام گرفت که طی دو سال متوالی، (‌1977 و ‌1976) جایزه اسکار بهترین نقش مکمل مرد را کسب کرد که البته این رکورد همچنان در اختیار اوست. ***رکورد بیشترین تعداد جوایز اسکار که تاکنون به یک فیلم تعلق گرفته، برای اولین‌بار «بن هور» در سال ‌1959 به‌دست آورد که توانست 11 جایزه اسکار را کسب کند. این رکورد در سال ‌1997، توسط فیلم «تایتانیک» و در سال ‌2003 توسط «ارباب حلقه‌ها؛ بازگشت پادشاه» تکرار شد. ***بیشترین تعداد نامزدی یک فیلم در بخش‌های مختلف جوایز اسکار، ‌مربوط به سال ‌1950 است که فیلم «همه‌چیز درباره ایو» توانست در ‌14 بخش نامزد جوایز اسکار شود. این رکورد را «تایتانیک» در سال ‌1997 تکرار کرد و پس از آن هم «ماجرای عجیب بنجامین باتن» در ‌13 رشته نامزد جوایز شده است. ***فیلم «ارباب حلقه‌ها؛ بازگشت پادشاه» رکورد بی‌نظیر دیگری نیز در اختیار دارد. این فیلم در سال ‌2003 در تمامی ‌11 بخشی که نامزد جوایز اسکار شده بود، ‌جوایز را به‌دست آورد و تاکنون رکورد آن شکسته نشده است. ***اولین و تنها بازیگری که توانست هم‌زمان در یک سال در دو بخش بهترین بازیگر نقش اول و نقش مکمل نامزد شود، «باری فیتز جرالد» بود که در سال ‌1944 برای «Going My Way» توانست این افتخار را کسب کند. هرچند او تنها در بخش بهترین بازیگر نقش مکمل مرد جایزه اسکار را کسب کرد. ***اولین فیلم‌سازی که توانست طی دو سال متوالی،‌ جایزه اسکار بهترین کارگردانی را کسب کند، «‌جان فورد» بود که در سال ‌1940 برای «خوشه‌های خشم» و در سال ‌1941 برای «دره من چه سبز بود» اسکار بهترین کارگردانی را کسب کرد. البته «جان مالکویویچ» در سال‌های ‌1949 و ‌1950 این رکورد را تکرار کرد. ***در میان تمامی کارگردانانی که کسب اسکار را تجربه کرده‌اند، «فدریکو فلینی»، کارگردان بلندآوازه ایتالیایی توانست چهاربار جایزه اسکار بهترین فیلم غیرانگلیسی را کسب کند و از این حیث همچنان رکورددار است. وی در سال‌های ‌1956 برای «جاده»، ‌1957 برای «شب‌های کابیریا»، ‌1963 برای «هشت‌ونیم» و در سال ‌1974 برای «آمارکورد» چهار اسکار بهترین فیلم غیرانگلیسی را برای سینمای ایتالیا به‌همراه آورد. با وجود گذشت ‌82 سال از برگزاری جوایز اسکار، این رویداد سینمایی همچنان جذاب‌ترین مراسم اعطای جوایز فیلم در جهان است که میلیون‌ها بیننده هرساله انتظار آن را می‌کشند. باید تا 27 فوریه منتظر ماند تا برندگان هشتادودومین دوره‌ این جوایز مشخص شوند؛ هرچند به‌نظر نمی‌رسد رکوردهای به‌جای مانده از ادوار قبل، تا سال‌ها شکسته شوند.

فیلم‌هایی که بیشترین جایزه اسکار را بردند بی شک جزو عالی‌ترین فیلم‌ها هستند. قائدتا آنها چیزی دارند که بهشان شانس نامزد شدن در چند رشته را داده است و در چندین بخش نیز توانسته‌اند این مجسمه طلایی را از آن خود سازند.
در زیر لیست 10 فیلم را می‌بینیم که بیشترین جایزه را برده اند.

1. تایتانیک
تایتانیک
 
تایتانیک در 14 رشته نامزد شد و 11 جایزه برد.

2. بن هور
 
بن هور

این فیلم هم 11 جایزه برد درحالیکه در 12 رشته نامزد شده بود.

3. ارباب حلقه‌ها- بازگشت پادشاه
 
ارباب حلقه‌ها- بازگشت پادشاه

این فیلم هم 11 جایزه برد و در 11 رشته هم نامزد شده بود.

4.  West Side Story

 این فیلم 10 جایزه گرفت و در 11 رشته نامزد شده بود.

5. بیمار انگلیسی
 
بیمار انگلیسی

در 12 رشته نامزد شده بود، 9 جایزه گرفت.

6. گیگی
 
گیگی

در 9 رشته نامزد شده بود و هر 9 جایزه را هم گرفت.

7. آخرین امپراطوری
 
آخرین امپراطوری

این فیلم هم در 9 رشته نامزد شده بود و هر 9 جایزه را هم گرفت.

8. برباد رفته
 
برباد رفته

در 13 رشته نامزد شده بود، 8 جایزه به دست آورد.

9. از اینجا تا ابدیت
 
از اینجا تا ابدیت

در 13 رشته نامزد شده بود، 8 جایزه به دست آورد.

10. میلیونر زاغه نشین
میلیونر زاغه نشین
 
در 10 رشته نامزد شده بود و 8 جایزه را از آن خود کرد.

منابع : مجله سیمرغ

حکم تبرئه برای متجاوز به سی زن و دختر جوان!


ندای آبپخش:به گزارش خبرنگار «تابناک» اجتماعی سه سال پیش، عقرب سیاه، با عنوان مسافرکش، سی زن و دختر را به بیابان‌های رباط کریم می‌کشاند و پس از سرقت اموالشان، به طور فجیعی به آنان تجاوز می‌کرد.


در این باره باید گفت، شاید اقدامات شنیع و غیر انسانی عقرب سیاه در گیرودار سایر اخبار و ملاحظات رسانه‌ها، بازتاب بسیاری نداشته، ولی مطمئناً‌ هر ایرانی غیرتمندی، با خواندن جنایات عقرب سیاه، غیرتش به جوش می‌آید.

هر چند بنا به ملاحظات اخلاقی، رسانه‌ها همواره از لفظ آزار و اذیت به جای تجاوز استفاده می‌کنند، آنچه عقرب سیاه انجام داده، تنها تجاوز نیست، بلکه جرایم او اقدام علیه بشریت است.

بنا بر این گزارش، روش مورد استفاده عقرب سیاه برای ربودن زنان و تجاوز به آنان قابل توجه است و انتشار آن می‌تواند باعث سوء استفاده دیگر مجرمان حرفه‌ای شود. این مجرم در روش خود، چنان بلایی بر سر قربانیان می آورده است که این زنان بی‌گناه، دیگر توانی برای دفاع از خود نداشته و بسیاری از قربانیان عقرب سیاه، هم‌اکنون دچار بیماری‌های روانی و افسرده شده‌اند که در این باره باید گفت، یکی از قربانیان طلاق گرفته و همسرش، این زن را با کودکش تنها گذاشته است.

بنا بر این گزارش، گویا عقرب سیاه به میانجیگری یکی از اقوام خود، توانسته است از طناب دار برای بار دوم فاصله بگیرد و احتمالاً پس از مدتی از زندان آزاد خواهد شد! اما هیچ کس به فکر زنان و دختران بی‌دفاعی که قربانی شدند، نیست!

اصل پیشگیری از جرم، تنها اقدامات پیشگیرانه و مشاوره و ‌آگاهی نیست، گاهی صدور بموقع حکم یا صدور احکام قاطع و سنگین قضایی هم می‌تواند موجب پیشگیری شود؛ موضوعی که در پرونده عقرب سیاه لحاظ نشده و نتیجه پرونده، به گونه‌ای رقم خورده که این دزد ناموس و متجاوز به زنان، توانسته است از مجازات رهایی یابد.

صدور چنین احکامی از سوی دستگاه قضایی ـ که افتخار خود را اجرای حدود الهی می‌داند و دفاع از مظلوم را مهمترین هدفش می‌خواند ـ باعث شگفتی است. 

هم اکنون انتظار مردم از دستگاه قضایی در پرونده عقرب سیاه و پرونده‌هایی که عفت جامعه را هدف قرار داده‌اند، برخورد قاطع و سخت‌گیرانه است، به گونه ای که مانند جنایت میدان کاج، درس عبرتی باشد برای آنان که حتی فکر چنین کارهایی به سرشان راه می یابد.

حال این پرسش مطرح است، چگونه می‌توان از حکم صادره برای عقرب سیاه که امنیت زنان و خانواده را به مخاطره انداخته و چهره نامطلوب و غیر انسانی از جامعه ایران اسلامی را به تصویر می‌کشد، به سادگی گذشت؟

عقرب سیاه سزاوار رأفت نیست، بلکه سزاوار هزاران بار مرگ است، ولی در اقدامی عجیب،‌  حکم صادره، امید به دستگاه قضایی برای مبارزه با فساد و ناامنی را کم‌رنگ کرده است.

این در حالی است که رئیس قوه قضائیه، بارها بر مبارزه قاطع با مجرمان و اراذل و اوباش و متجاوزان به حقوق مردم تأکید کرده است و به این ترتیب، این سخنان قاضی‌القضات بارقه امید در دل همه ایرانیان را پدید آورد و آنان امیدوار بودند تا ترازوی عدالت به نفع مظلومان و مردم سنگینی کند، ولی گویا همچنان باید منتظر باشیم تا ...!

نه تنها قضات و مدیران، بلکه همه مردم باید به فرموده امیرالمومنان (ع) از غصه بمیرند که در جامعه اسلامی، عقرب سیاه می‌تواند به سی زن شوهردار تجاوز کرده و آن‌گاه به شلاق و زندان محکوم شود. این تجاوز‌ها در قلمرو حکومت اسلامی رخ داده و باعث می‌شود تا مسئولیت سنگینی بر عهده دستگاه قضایی باشد.
 
حضرت علی ـ علیه السلام ـ در خطبه‌ای از نهج‌البلاغه می‌فرمایند: به من خبر رسیده که مردی از لشکر شام، به خانه زنی مسلمان و زنی غیر مسلمان که در سایه حکومت اسلام بوده، وارد شده و خلخال و دستبند و گردبند و گوشواره‌های او را به غارت برده، در حالی‌ که هیچ وسیله‌ای برای دفاع، جز گریه و التماس کردن نداشته‌اند. لشکریان شام با غنیمت فراوان رفتند بدون اینکه حتی یک نفر آنان زخمی بردارد یا قطره خونی از او ریخته شود. اگر برای این حادثه تلخ، مسلمانی از روی تأسف بمیرد، ملامت نخواهد شد و از نظر من سزاوار است...این‌گونه معصیت خدا می‌شود و شما رضایت می‌دهید؟ (نهج البلاغه، خطبه 27 )

گفتنی است، اینها همه در حالی است که بارها رسانه های گوناگون، از تهدید قربانیان جنایت عقرب سیاه به دست وی و دوستانش خبر داده بودند تا رضایت داده و وی را از اعدام برهانند؛ خبری که مورد بی توجهی قرار گرفت.

مصاحبه با سومین قربانی عقرب سیاه؛ عقرب سیاه زیر تلی از خاک و برف مرا خاک کرد
عقرب سیاه پس از آنکه با فشار دادن گلویم مرا خفه کرد بدنم را در زیر تلی از خاک و برف خاک کرد.

نام عقرب سیاه این روزها به دلیل پیگیری‌های خبرگزاری فارس در روزنامه‌ها و رسانه‌ها پررنگ شده و شاید امروز کمتر کسی باشد که این فرد شیطان صفت را نشناسد.

عقرب سیاه کسی است که براساس محتویات پرونده قضایی وی متهم است بیش از 30 زن و دختر جوان را به تپه‌های اطراف تهران کشانده و به طرز وحشیانه‌ای این افراد را مورد تعرض قرار داده است.

این مرد جوان شیطان صفت تنها به تعرض به این زنان و دختران جوان بسنده نکرده و در بسیاری از موارد پس از سرقت تمام اموال و دارایی طعمه‌های خود لباس‌های آنها را نیز به سرقت برده تا این افراد نتوانند متواری شوند.

هستند در بین طعمه‌های عقرب سیاه افرادی که به واسطه خشونت‌های متعدد این فرد به صورت نیمه جان و بی جان رها شده‌اند و به نوعی خواست خدا بوده که زنده بمانند.

سارا 32 ساله سومین قربانی عقرب سیاه است که حدود 4 سال پیش برای اولین بار قربانی این فرد شده و جسد بی جان وی در اطراف بخش فشافویه کشف شد.

خبرگزاری فارس در ادامه پیگیری‌های خود برای مشخص شدن سرنوشت این فرد با یکی از قربانیان عقرب سیاه که نفر سومی است که در دام وی گرفتار شده مصاحبه انجام داده است.

وی در تشریح چگونگی وقوع حادثه و همچنین حواشی متعدد جلسه دادگاه مطالبی را می‌گوید که در زیر می‌خوانید البته بخشی از مصاحبه به دلیل جریحه‌دار نشدن عفت عمومی و همچنین حفظ محتویات پرونده قضایی توسط خبرگزاری فارس حذف شده است و نام این فرد به صورت مستعار در این مصاحبه آمده است.

*لطفاً خودتان را معرفی کرده و بفرمایید چند سال سن دارید؟

من سارا هستم و 32 سال سن دارم.

*در چه تاریخی و در چه محلی طعمه عقرب سیاه شدید؟

به درستی تاریخ دقیق این حادثه خاطرم نیست اما 4 سال پیش زمستان بود که در روزی که به شدت برف باریده بود طعمه این فرد کثیف شدم.

*واقعه را برایمان شرح دهید؟

ساعت 11 صبح بود که به بانک مراجعه کرده بودم و مقداری پول از بانک گرفته بودم و قصد داشتم به خانه‌مان بروم از آنجا که پول همراهم بود یک پراید را به صورت دربست گرفتم که خودروی همین عقرب سیاه بود.

* بعد چه شد؟

پس از چند دقیقه این فرد به سمت عقب برگشت و یک سینی خرما را به سمت من گرفت و به من تعارف کرد من هم عزادار فوت یکی از اقوام بودم و به همین دلیل برای احساس همدردی با این فرد یکی از خرماها را برداشته و خوردم.

پس از آنکه فاتحه را قرائت کردم شروع به خوردن خرما کردم و پس از تنها چند لحظه کوتاه همه چیز دور سرم گشت و دیگر هیچ چیزی متوجه نبودم.

* هیچ چیزی را متوجه نمی‌شدید؟

چرا به طور کامل هنوز به خواب نرفته بودم و هنوز روشنی هوا را می‌توانستم احساس کنم.

* بعد از آن خاطرتان هست چه شد؟

عقرب سیاه خودرو را به گوشه اتوبان هدایت کرد و از ماشین پیاده شد و با یک وسیله که بعداً متوجه شدم به آن شوکر می‌گویند چندین بار به بدن من زد و دیگر از آنجا به بعد چیزی خاطرم نماند تا بالای تپه سردی که در فشافویه وجود داشت.

* چه طور شد که بیدار شدید؟

نمی‌دانم چقدر زمان گذشته بود زیرا ساعتم را از دستم باز کرده بود اما به محض آنکه به هوش آمدم دیدم روی تپه‌ای به صورت دراز کش رها شده‌ام و عقرب سیاه در حال زدن ضربه با سنگ به گیج‌گاهم است.

* عکس العمل شما چه بود؟

بدنم هیچ گونه احساسی نداشت تنها گریه می‌کردم از اینکه چرا لباسی بر تن ندارم حتی نمی‌توانستم خودم را تکان بدهم. نمی‌توانستم فریاد بزنم.

از او پرسیدم چرا این کار را می‌کند و مدعی شد من صورت وی را دیده‌ام و باید بمیرم تا او شناسایی نشود.

* فقط شما را با سنگ می‌زد یا نه؟

نه فقط سنگ نبود بدنم بی حس بود اما متوجه شدم که با یک پیچ‌گوشتی دارد بدنم مرا سوراخ می‌کند تمام بدنم غرق در خون شده بود.

* بعد از آن چه شد؟

سرم داد و هوار کرد و از من خواست تا روش کشتنم را انتخاب کنم گفت یا باید مرا زنده زنده دفن کند یا اینکه من را زیر چرخ‌های خودروی پرایدش له کند.

به او گفتم من طاقت زجر کشیدن ندارم مرا خفه کن اما از تو یک درخواست دارم.

* چه چیزی از عقرب سیاه می‌خواستید؟

به او گفتم داخل کیفم یک قرآن است و عکس پسرم تورو خدا قرآن را به من بده و اجازه بده با عکس پسرم وداع کنم اما او قرآن را به صورت من کوباند و عکس پسرم را هم پاره کرد و در قبری که برای من کنده بود ریخت.

* عقرب سیاه دست و پای شما را بسته بود؟

بله عقرب سیاه دستان مرا از پشت بسته بود مانند متهمانی که از پشت سر به آنها دست بند زده می‌شود.

* پایتان را هم بسته بود؟

بله پاهایم را با شال و روسری سرم بسته بود و اجازه هیچ گونه تکان خوردنی را به من نمی‌داد.

* بعد چه شد؟

عقرب سیاه شروع کرد به فشار دادن گلوی من و مرا خفه کرد.

* شما متوجه شدید؟

باورتان نمی‌شود اما بالای سر جنازه خودم ایستاده بودم و داشتم می‌دیدم که گلویم را دارد فشار می‌دهد اما هیچ کاری از دستم بر نمی‌آمد.

* چگونه نجات پیدا کردید؟

نمی دانم چقدر از زمانی که مرا خفه کرده بود گذشته بود اما به هوش آمدم و خودم را به پایین تپه برفی و سنگی کشاندم و رسیدم لب جاده اصلی.

* آنجا بود که نجات پیدا کردید؟

بله دقیقاً همانجا بود که یک راننده کامیون ایستاد و پتویی که در داخل خودروی خود داشت را به دور من پیچید و بعد از آن هم با مأموران پلیس و اورژانس تماس گرفت.

* چگونه خانواده‌تان از موضوع با خبر شدند؟

بعد از آنکه حالم بهتر شد شماره خانواده‌ام را به مأموران پلیس دادم اما آنقدر از سوی عقرب سیاه شکنجه شده بودم که خانواده‌ام با دیدنم مرا نشناخته بودند و مدعی شده بودند من دخترشان نیستم.

* شما در دستگیری عقرب سیاه موثر بودید بفرمایید چگونه این کار را انجام دادید؟

من در دستگیری وی موثر نبودم بلکه در شناسایی منجر به دستگیری وی نقش داشتم.

* ماجرا از چه قرار بود؟

من با توجه به دیدن چهره وی توانستم از او چهره نگاری کنم و همین امر باعث شد ابتدا مرد جوانی در اصفهان شناسایی شده و دستگیر شود و بعد از آن هم عقرب سیاه بر اساس همان چهره‌نگاری یک سال و نیم بعد دستگیر شد.

* شنیده‌ایم که عقرب سیاه در طول این سال‌ها طعمه‌های خود را تهدید کرده موضوع از چه قرار است آیا صحت دارد؟

بله عقرب سیاه بیشتر موارد از زندان رجایی شهر به من و مابقی زنانی که طعمه وی بوده‌اند تماس می‌گیرد و مدعی می‌شود اگر به دادگاه برویم و بر علیه او شهادت بدهیم ما را خواهد کشت.

* موضوع تهدیدها را برایمان تعریف کنید؟

ابتدا با من تماس گرفت و با لحنی آرام مدعی شد اشتباه کرده و توبه کرده و در حال حاضر به یکی از قاریان قرآن در زندان تبدیل شده است.

* شما به او چه گفتید؟

به او گفتم حتی اگر قاری قرآن هم شده باشی باید اعدام شوی زیرا تو وحشی هستی.

* برخورد عقرب سیاه چه بود؟

به محض آنکه به او گفتم باید بمیری لحن وی تغییر کرد و شروع کرد مرا تهدید کرد و مدعی شد می‌داند اسم فرزندم چیست و حتی در کدام مدرسه درس می‌خواند.

* این اطلاعات را از کجا به دست آورده بود؟

نمی‌دانم اطلاعات شخصی من و 30 زن دیگر را چگونه به دست آورده است اما هربار با همین اطلاعات ما را تهدید کرده است.

* شما بعد از آنکه متوجه شدید از پسرتان خبر دارد چه کاری کردید؟

به سرعت خانه‌ام را تغییر دادم و مدرسه فرزندم را نیز تغییر دادم.

* تهدیدهایش متوقف شد؟

نه بار دیگر با من تماس گرفت و مدعی شد "خیال کردی اگر مدرسه فرزندت را تغییر بدهی یا خانه‌ات را جا به جا کنی من نمی‌توانم پیدایت کنم " به شدت ترسیده بودم اما دیگر نمی‌دانستم باید چه کنم.

* روز دادگاه هم شما را تهدید کرد؟

بله این فرد کثیف روز دادگاه هم زمانی که در حال رفتن به داخل دادگاه بود من و دیگر زنان را تهدید کرد که ما را خواهد کشت.

* شما با عقرب سیاه در دادگاه درگیر شدید؟

بله من قصد داشتم تا با کیف دستی‌ام ضربه‌ای به صورت او بزنم زیرا خنده‌هایش ما را آزار می‌داد اما به یکباره یکی از قضات به سمت من آمد و گفت اگر از کارهایم دست نکشم مرا بازداشت خواهد کرد.

* قاضی دیگر چه گفت؟

زمانی که ما از شدت ترس و وحشت ناشی از یادآوری آن لحظه‌های سخت او را تهدید کردیم قاضی نیز از برخی از همکاران خود خواست تا صورت جلسه‌ای بنویسند که ما عقرب سیاه را تهدید کرده‌ایم.

* شما به دفتر رئیس مجتمع هم رفته‌اید؟

بله من و تعدادی از زنان به دفتر رئیس مجتمع آقای افتخاری رفتیم و به او گفتیم قاضی پرونده نمی‌خواهد اجازه بدهد که ما در جلسه محاکمه حضور داشته باشیم ایشان هم به دفتر قاضی پرونده رفت و موضوع را حل و فصل کرد و قرار شد ما در دادگاه حاضر باشیم.

* خانم سارا شما درخواستتان از مسئولان قوه قضاییه چیست؟

من و باقی زنان از مسئولان قوه قضاییه می‌خواهیم تا ما را از این کابوس نجات دهند و عقرب سیاه را به اشد مجازات برسانند.

منبع ندای آبپخش

[معلوم نیست با تهدید اینطوری داره در میره یا تطمیع یا قراره شعبون بی مخ جدید بشه ]